حتما این روایت را شنیده اید که پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: « المؤمن مرآه المؤمن » « مؤمن آئینه مؤمن است».
حضرت علی (ع) در یک روایت به جناب کمیل (رضی الله عنه) علت آئینه خطاب شدن مؤمن را چنین بیان می فرمایند: «لِأَنَّهُ یتأمَّلهُ فَیَسُدُّ فاقَتُهُ و یُجمِلُ حالَتَهَ» « برای اینکه او تأمل و اندیشه میکند، پس جلوی فقر و فاقتش را سدّ شده و زیبا کننده حالتش می باشد».
چند خصوصیت دیگر نیز می توان با استفاده از این روایت برای آئینه ذکر کرد:
آئیه چگونه بودن شخص را فقط به خود شخص گفته و به دیگری فاش نمیکند.
آئینه، هم زیبایی را نشان می دهد و هم عیب و ایراد را، آن هم در اندازه خودش نه بزرگ نه کوچک.
لکه دار بودن آئینه مانع از تشخیص و رؤیت حقیقت بوده و هیچ نفعی برای فرد نخواهد داشت.
همیشه آرزو داشتم یک مؤمن از مؤمنانی که با آنها سر و کار دارم، مرا به من آنگونه که هستم نشان دهند، اما متأسفانه علی رغم مطرح کردن این خواهش، کسی تا به حال نخواسته این نقش را برایم بازی کند و بیشتر مواقع یا نظرات از بیان دریغ شده و یا به گونه ای دیگر به گوشم رسیده …(البته شایداشکال در من است که مؤمن نیستم “والله اعلم”)
اکنون شما خواننده ی محترم بفرما که کنایه گویی و دوپهلو حرف زدن بهتر است یا نقد ممدوح و آئینه وار ؟!
شما خود کدام را می پسندید و به کدام مدل عمل مینمایید ؟!
سایت سحاب اندیشه
معمولا از افرادی که موافق انسان هستند نمی توان چیزی یاد گرفت، بیشتر افرادی که انتقاد ممدوح می کنند در بالا رفتن درصد موفقیت انسان نقش بسزایی دارند.