موضوع تغییر و تحول موضوع مهمی است که قبل از مبتلاشدن به آفتهای عادت و تکرار و روزمرگی از یکطرف و از طرف دیگر همراه با تغییرات و تحولات زندگی و عصر و زمانه باید چاره اندیشی نمود و به آن مجهز گشت و همیشه تغییر و تحول ساز شد، البته تغییری که همراه با رشد و تکامل باشد نه مترادف با تنوع و جابجایی صرف در یک خط افقی.
تغییر و تحول و حتی تغییر موضع بر حسب افزایش دانش و دانایی ضرورت و لازمه یک زندگی پر نشاط است و حالتی میباشدکه زندگی را همیشه پویا و فعال و متحرک نگهداشته و از سستی و خمودگی و بی ارادگی و پوچی می رهاند. پس تغییر زمانی مناسب است که حالت مطلوبی دردست باشد و حرکت و رسیدن از وضع موجود بسمت آن اتفاق افتد و چون در مقام مقایسه قرار گیرد تغییرات اثرات خود را بروز داده و حاصلی از تغییر مشاهده شود. و تغییر مد نظر در این مطلب، بیشتر به تغییرات درونی مربوط میشود تا تغییرات بیرونی و خارج از خود. و این بمعنای عدم ایجاد تغییر ات بیرونی نیست بلکه در اولویت قرار دادن تغییرات درونی است.
گاها افرادی در برابر تغییر حالت و خروج از برنامه های عادی از خود مقاومت نشان می دهند که یکی از اساسی ترین عوامل مقاومتها، دیدن تضاد بین واقعیت و حقیقت است که برای برطرف نمودن این مانع یا ایجاد انگیزه در خود جهت تحولات دائمی، تعیین چشم انداز و داشتن الگوی فعالیت و حرکت در زندگی موثر میباشد.
- بهبود
- اصلاح
- پیشرفت
- کسب رضایتمندی
- افزایش توانمندی
- داشتن روحیه با نشاط
- در امان ماندن از خود گرفتاری
همه و همه عواملی هستند که علیرغم سختی و حساس بودن ایجاد تغییر، شوق و ذوق فرد را برای تحولات و تغییرات بیشتر کرده و تازگی و سرور را به زندگی هدیه می کند. و آنچه در این مسیر به نصرت انسان آمده و او را در تغییرات مطلوب میتواند یاری رساند عناصری چون:
ارتباط مداوم با خدا و اولیای الهی
ذکر و تسبیح
حمد و شکر
برخورد صبورانه
است که کارها و راههای سخت را برانسان هموار و سهل می کند و صعوبت و موانع مسیر را می زداید که اگر برخلاف این موارد تنها به خود اکتفا کرده و تواناییهای خود را مستقل از خدا ببیند، موفقیت و رشدی در پی نخواهد داشت، خداوند در قرآن می فرماید: «ومن اعرض عن ذکری فله معیشه ضنکا….»، لذا یاد خدا و توسل و نصرت طلبی از خدا در تغییر یابی و تحول آفرینی بسیار مفید و موثر است.
اما در اینکه این تغییر و تحولها در چه امور و ابعادی از زندگی بایست ایجاد گردد، و اولویت در تغییرها چیست، باید خاطر نشان کرد که تغییرات درونی در اولویت تغییرات بوده و نقش مهمی هم در تغییرات بیرونی دارد. لذا تغییر و تحولهای درونی و شخصی باید در مرحله نخست مدّ نظر باشد.یعنی انسان تغییر را می بایست از خود و درون خود آغاز کند:
- تغییر دربینشها
- تغییر در روشها
- تغییر در برنامه ها
- تغییر در عکس العملها
- تغییر در نوع ارتباطها
- تغییر در نوع برخوردها
- تغییر در گویشها و پوششها
چراکه تا انسان نتواند توان لازم برای تغییر خود در خود ایجاد کند نخواهد توانست دیگران و محیط پیرامونی خود را متاثر ساخته و آنرا تغییر و بسمت وضعیت مطلوب تحول آفرینی کند.
پست های بیشتر
عاشورا و لهویات(۲)
سوال دینی تعهد دینی
امر بمعروف از سر عقده ای بودن یا خیرخواهی…