کتاب خصال نوشته شیخ صدوق، ابو جعفر، محمّد بن على بن حسین بن بابویه قمى( ۳۰۵ ۳۸۱ هجرى)، از فقها و محدثین بزرگ در قرن چهارم هجرى است. که شامل ۱۲۵۵ حدیث و در ۲۶ باب مجزا تنظیم گردیده است و در بردارنده نکات اخلاقی، علمی ، تاریخی و فقهی و پندهای درس آموزو موضوعات مورد نیاز جامعه بشرى می باشد. این کتاب در سبک خود بى نظیر است بطوریکه شیخ معظم مطالب را بر اساس سلسله اعداد ترتیب نموده که این نوع تدوین و تنظیم، بر زیبایی و فصاحت و ارزش کار ایشان در این اثر افزوده است . ایشان به تناسب شماره ی بابها، روایاتی مطابق همان شماره را آورده است و بابها را بر اساس ارقام عنوان بندى نموده است. این کتاب با وجود حجم کم، دائره المعارف بزرگى از معارف اسلامى، احکام حلال و حرام می باشد که مانند دیگر کتابهاى شیخ صدوق مورد توجّه خاصّ علما قرار گرفته است. منتخبی از باب پنجم، جهت معرفی بیشتر این کتاب ارزشمند ارائه می شود:
آسیاب جهنم برای پنج گروه
سعده بن زیاد از امام صادق (ع) و او از پدرانش از على (ع) نقل مىکند که فرمود:
همانا در جهنم آسیابى است که پنج کس را آرد مىکند، آیا نمىپرسید که چه چیزى را آرد مىکند؟ گفتند: چه چیزى را آرد مىکند یا امیر المؤمنین؟ فرمود: عالمان بدکار، و قاریان فاسق، و جباران ستمگر، و وزیران خائن، و کارگزاران دروغگو. و همانا در دوزخ شهرى است که به آن «حصینه» گویند، آیا نمىپرسید که چه چیزى در آن است؟ گفته شد: چه چیزى در آن است یا امیر المؤمنین؟ فرمود: دستهاى پیمانشکنان.
دستور ستایش خداوند با پنج جمله
ابو حمزه ثمالى نقل مىکند که به امام سجاد (ع) عرض کردم: اینکه فرمودید:خدا را با پنج جمله ستایش کنید، آن پنج جمله کدام است؟ فرمود: هنگامى که گفتى:«سبحان اللَّه و بحمده» خداوند را از آنچه منحرفان مىگویند بالا بردى، و چون گفتى:«لا اله الّا اللَّه وحده لا شریک له» این کلمه اخلاص است که هیچ بندهاى آن را نمىگوید مگر اینکه خداوند او را از آتش آزاد مىکند جز گردنکشان و جباران، و کسى که بگوید: «لا حول و لا قوّه الا بالله» کار را به خدا واگذار کرده است، و کسى که بگوید: «استغفر اللَّه و اتوب الیه» او گردنکش و جبار نیست، چون گردنکش اصرار بر گناه مىکند، همان گناهى که هواى نفسش در آن به او غلبه کرده و دنیایش را بر آخرتش ترجیح داده است، و کسى که بگوید: «الحمد لله» شکر هر نعمتى را که خدا داده به جاى آورده است
باز شدن درهاى آسمان در پنج وقت
ابو بصیر و محمد بن مسلم از امام صادق (ع) و او از پدرانش نقل مىکند که از جمله چیزهایى که امیر المؤمنین (ع) به اصحاب خود یاد دارد، این بود که درهاى آسمان در پنج وقت باز مىشود:
موقع باریدن باران و موقع جهاد با دشمن و موقع اذان و موقع تلاوت قرآن و با زوال آفتاب و موقع طلوع فجر. (زوال آفتاب و طلوع فجر از نظر عدد یک مورد حساب شده است).
پنج خصلت در سخن زیبا
ابو حمزه ثمالى از امام سجاد (ع) نقل مىکند که فرمود:
سخن زیبا ثروت مىآورد و روزى را فراوان مىکند و اجل را به تأخیر مىاندازد و شخص را در میان خانواده محبوب مىکند و او را به بهشت وارد مىکند.
ولیمه (مهمانى) فقط در پنج مورد
موسى بن بکیر از امام موسى بن جعفر (ع) نقل مىکند که پیامبر خدا (ص) فرمود: ولیمه (مهمانى دادن) نیست مگر در پنج جا: در عروسى و تولد نوزاد و در ختنه کردن و در خریدن خانه و در هنگام مراجعت از مکه.
پنج فرمان امیر المؤمنین (ع) به عاملان خود
محمد بن ابراهیم نوفلى مرفوعا از امام صادق (ع) نقل مىکند که آن حضرت از پدران خود نقل مىکند که امیر المؤمنین (ع) به عاملان خود نوشت: قلمهاى خود را نازک کنید و سطرها را نزدیک به هم کنید و سخنان زاید را در باره من حذف کنید و تنها معانى را در نظر بگیرید و از زیادهنویسى بپرهیزید؛ زیرا که اموال مسلمین نمىتواند ضررها را تحمل کند.
پنج پایه ی اسلام
ابو حمزه ثمالى از امام باقر (ع) نقل مىکند که فرمود: اسلام بر پنج پایه استوار است: بر پا داشتن نماز و دادن زکات و حجّ خانه خدا و روزه گرفتن در ماه رمضان و ولایت ما اهل بیت. خدا در چهار تا از آنها رخصت داده ولى در ولایت رخصت نداده است، هر کس مالى ندارد زکات بر وى واجب نیست و هر کس که نزد او مالى نباشد حج بر وى واجب نیست و هر کس مریض باشد نماز را نشسته مىخواند، روزه رمضان را مىخورد، ولى انسان چه سالم باشد چه مریض و چه مالدار باشد و چه بىمال، ولایت بر او لازم و واجب است.
پنج نام مکه
معاویه بن عمار از امام صادق (ع) نقل مىکند که فرمود: مکه پنج نام دارد: ام القرى، مکه، بکّه و بساسه (که از بسّ به معناى هلاکت مشتق است.) چون هر گاه در آن شهر ستم مىکردند آنها را بیرون مىکرد و هلاک مىنمود، و امّ رحم که چون ملازم آن بودند مورد رحم قرار مىگرفتند.
وجوب نمازهای پنجگانه بر بندگان در شبانه روز
حمّاد بن عیسى از امام صادق (ع) نقل مىکند که فرمود،
همانا خداوند بر شما پنج نماز واجب کرده که در بهترین ساعتهاست، پس بر شما باد دعا کردن بعد از نمازها.
پنج نفر ملعون که مسخرهکنندگان پیامبر خدا (ص) بودند
ابان بن عثمان مىگوید: مسخرهکنندگان پیامبر خدا (ص) پنج تن بودند: ولید بن مغیره مخزومى و عاص بن وائل سهمى و اسود بن عبد یغوث زهرى و اسود بن مطّلب و حارث بن طلاطله ثقفى.
پنج حدود دوستى
یزید بن خالد بورى از امام صادق (ع) نقل مىکند که فرمود: دوستى حدودى دارد و این حدود در هر کس نباشد، او را دوست کامل مشمار و در هر کس نباشد او را به دوستى نسبت مده: اول اینکه آشکار و نهانش با تو یکى باشد، دوم اینکه آراستگى تو را آراستگى خود و عیب تو را عیب خود بداند، سوم اینکه مال و مقام، حال او را تغییر ندهد، و چهارم اینکه آنچه در توان دارد از تو مضایقه نکند، و پنجم اینکه تو را به هنگام مصیبتها رها نکند.
پنج اثر بی چون و چرا از پنج خصلت
ابو على بن راشد از امام صادق (ع) نقل مىکند که فرمود: پنج چیز همان گونه است که مىگویم: بخیل راحتى ندارد، و حسود لذت ندارد، و پادشاهان وفا ندارند، و دروغگو شخصیت ندارد و سفیه بزرگ نمىشود.
پنج کلمه دریافتی حضرت آدم(ع) از پروردگار جهت قبولی توبه
سعید بن جبیر از ابن عباس نقل مىکند که از پیامبر خدا (ص) راجع به کلماتى که آدم از پروردگارش دریافت کرد و خدا توبه او را پذیرفت، پرسیدم، فرمود: خدا را به حق محمد و على و فاطمه و حسن و حسین خواند که توبهاش را بپذیرد و خدا توبهاش را قبول کرد.
سنگینی پنج چیز در میزان عمل
ابو سالم، چوپان پیامبر خدا (ص) نقل مىکند که از پیامبر شنیدم که فرمود:
پنج چیز در میزان عمل چقدر سنگین هستند: سبحان اللَّه و الحمد لله و لا اله الّا اللَّه و اللَّه اکبر و فرزند صالح که از مسلمانى بمیرد و او صبر کند و به حساب خدا بگذارد. (کتاب خصال شیخ صدوق/ ترجمه جعفری /ج۱)
باسلام و تشکر از مطالب بسیار عالی و ناب که در سایت می گذارید بهتر نیست شرایطی فراهم شود که مطالب را به دیگری ارسال کنیم و نیز محلی برای مشاهده جواب سوالات مطرح شده توسط بازدیدکننده تعبیه شود